تكنيك هاى كسب دانايى و توانايى فرزندان
١-به عنوان مادر یا پدر سعی کنیم در کنار:
– رسیدگی و تامین تغذیه مناسب ، ایمن سازی بدن ،فراهم کردن امکانات ورزشی و غیره محیط امن و سالم خانوادگی و اجتماعی را برای فرزندمان فراهم کنیم.
– بدانیم که برپایی جشن تنها به تولد ختم نمی شود بلکه برای موفقیت های فرزندمان نیز جشن بگیریم
– هیچگاه توانائی های او را با توانمندی های سایر کودکان مقایسه نکنیم.
– منحصر بفرد بودن او را بستاییم. (هر آدمی در طبیعت بی همتاست حتی دوقلوهای همسان )
– از اینکه وقت خود را صرف فرزندمان کنیم دریغ ننماییم.
– استقلال و خود ارزشی را در او پرورش دهیم.
– در رویارویی با فراز و نشیب های تحصیلی او را یاری کنیم. (نه به جای او در کنار او – مثلا مشق او را ننویسید. )
– از مراحل رشد کودک آگاهی پیدا کنیم تا بیش از حد و یا کمتر از حد لازم از او انتظار نداشته باشیم.
– فرزند مان را تشویق کنیم احساسات خود را ظاهر کند.اجازه دهیم بداند که همه افراد ، درد ، ترس ، خشم و اضطراب را تجربه می کنند.
– احترام و اعتماد متقابل را ایجاد کنیم. صدای خود را برای او بلند نکنیم حتی زمانی که با او توافق نداریم. راههای ارتباطی را باز نگه داریم.
– به حرفهای فرزندامان خوب گوش دهیم. از کلمات و اصطلاحاتی استفاده کنیم که برای او قابل فهم باشد.او را به سوال کردن ترغیب نماییم. کاری کنیم با ما راحت باشد و مایه دلگرمیش باشیم
٢-راز رسیدن به خواستنی های تربیتی . ( راهکار ساده : هر کار خوب فرزندمان را خوب ببینیم بازخورد دهیم )
……………………………………………………………………………………………………….
بچه هایی که پیام مثبت را به جای پیام های منفی می شنوند، دارای اعتماد به نفس بیشتری هستند.
از آن جایی که آنها صرفا برای “بودن” مورد تقدیر و تمجید قرار می گیرند، نیازی ندارند برای جلب توجه والدینشان، رفتارهای بد نشان دهند. هر گاه توانستید افکار منفی خو را با افکار مثبت جایگزین کنید، راحت تر می توانید کارهای مثبت فرزندتان را ببینید و کارهایی که شما را آزار می دهند، نادیده بگیرید.
سعی کنید به خاطر بسپارید که اگر فرزند شما باعث ناراحتی تان می شود، بدین معنی نیست که بد و شیطان است، بلکه معنی آن صرفا این است که دیدگاه و خط مشی او با دیدگاه و خط مشی شما متفاوت است.
برای اینکه کودکتان همان طور که می خواهید رفتار کند، باید به طور دائم رفتار مورد نظرتان را مورد تشویق قرار دهید. برای مثال، فرض کنید می خواهید هنگام صحبت با تلفن، فرزندتان آرام بازی کند و یا خودش را سرگرم کند، به جای این که به محض زنگ زدن تلفن، بخواهد که به او توجه کنید. خوب دقت کنید، دفعه دیگر که توانستید به خوبی با تلفن صحبت کنید چون فرزندتان اتفاقا مشغول تماشای تلویزیون و یا سرگرم بازی بوده، این حرکت او را مورد تشویق قرار دهید. بعد از اینکه تلفن را قطع کردید، فرزندتان را در آغوش بگیرید و ببوسید و با هیجان بگویید: “می دانی چه کار کردی؟”
وقتی فرزندتان کنجکاوانه به شما نگاه می کند و می پرسد: “نه، چه کار کردم؟” به گرمی جواب دهید: “وقتی مشغول صحبت با تلفن بودم، تو خیلی خوب رفتار کردی. خیلی ممنونم که اینقدر ساکت بودی”.
تضمین میکنم که فقط یک یا دو بار تشویق کافی است که دیدگاه شما و فرزندتان یکی شود. پس از مدت کوتاهی، وقتی تلفن زنگ می زند، فرزندتان عمدا رفتار خوبی نشان می دهد.
تشویق نیز در کم کردن مشاجره بین فرزندان بسیار موثر است. این خود والدین هستند که عدم سازگاری خواهر و برادرها را صحه می گذارند.
به جای اینکه بگویید: “شما بچه ها همیشه دارید با هم می جنگید. چرا نمی توانید با هم کنار بیایید؟” چرا بر روی زمان هایی که واقعا با هم کنار می آیند تاکید نمی کنید؟ بچه های من همیشه شنیده اند که: “شما دوستان صمیمی یکدیگر هستید. البته گاهی با هم بحث دارید، اما در حقیقت صمیمی هستید”.
نتیجه آن: آنها واقعا با هم صمیمی هستند.
به جای انتقاد از فرزندانتان، سعی کنید متوجه رفتارهای درست و خوب آنها شوید. اگر می خواهید رفتارهای مثبت آنها افزایش یابد، روزانه حد اقل یک رفتار مثبت آنها را متوجه شوید و مورد تشویق قرار دهید، هر چند آن رفتار کوچک باشد. می توانید چیزی به این سادگی بگویید: “هیچ می دانی چقدر لبخندت را دوست دارم؟ هر بار وارد اتاق می شوی اتاق را نورانی می کنی”. همین جمله ساده، کودکی خندان تربیت می کند.
اینها چند جمله پیشنهادی است:
-چقدر عالی است که در حال کتاب خواندن می بینمت.
-چقدر ساکت بودی وقتی مامان مهمان داشت.
– چقدر خوب می توانی سرت را گرم کنی.
-چقدر خوب به من کمک می کنی.
فرزندان، هر روز خوب هستند، اما والدین یا متوجه نمی شوند و یا زحمت اظهار نظر به خود نمی دهند. اگر در حین رانندگی، بچه ها ساکت هستند، احتمالا به خودتان می گویید شرط می بندم تا سه دقیقه دیگر شروع به شیطنت می کنند. دفعه دیگر این فکر منفی را با این فکر مثبت عوض کنید و آن را بلند بگویید:
“چه بچه های خوبی دارم. شما در حال رانندگی من به آرامی و شادی بیرون را تماشا می کنید”.
وقتی هر روز متوجه رفتارهای مثبت فرزندتان شدید و آنها را تشویق کردید، واکنش آنها رفتارهای مثبت بیشتری خواهد بود. لازم نیست او به یک موفقیت بزرگی برسد تا مورد تشویق و تقدیر قرار گیرد. هدف شما باید تشویق رفتارهایی باشد که دوست دارید هر روز بیشتر شاهد آنها باشید. وقتی روحیه خود را به یک روحیه مثبت تر تبدیل می کنید، یک واکنش زنجیر وار را مشاهده خواهید کرد که نتیجه آن فرزندانی شادتر و مثبت تر و همسری شادتر و مثبت تر خواهد بود.
٣:وقتی به عنوان مادر یا پدر وظیفه ی تربیت فرزند خود را داریم پس باید بتوانیم چهارده اصل طلایی زیر را رعایت کنیم :
…………………………………………………….
اشاره:
اگر قرار است جيغ نزنم داد نزنم كتك نزنم قهر نكنم تنبيه نكنم محروم نكنم ناسزا نگويم تهديد نكنم تحقير نكنم او را نترسانم مقايسه نكنم مدام نصيحت نكنم گله نكنم غر نزنم متهم نكنم برچسب نزنم،،،، پس چكار كنم؟!!!!
١. مغز انسان افعال منفي را نميفهمد، به جاي داد نزن بگوييم آرام باش، به جاي ندو بگوييم آرامتر راه برو، به جاي جيغ نزن بگوييم آرامتر حرف بزن.
٢. به جاي تاكيد بر كارهاي اشتباه فرزندمان، به او كار خوب را بياموزيم. بهتر است كار خوب را با لذت گره بزنيم تا نهادينه شود.
تشويق كردن و جايزه دادن و جدول ستاره ها تا هفت سالگي بهترين روش براي اموختن كار خوب است. زماني كه انسان كادو و جايزه ميگيرد هورمون دوپامين كه هورمون شادي است ترشح ميشود و به مرور كودك شرطي ميشود و كار خوب در او نهادينه ميشود.
٣. به او حق انتخاب دهيم.
“الان حمام ميري يا قبل از خواب؟” “بشقابتو توي سينك ميذاري يا روي كابينت؟” به او حق انتخاب دهیم تا بتواند قسمتي از تصميگيري ما باشد. ميتوانيم از او بپرسيم كي ميخواهد درس بخواند؟ چند ساعت تكاليفش طول ميكشد؟ اگر به مرحله نوجواني رسيده است از آنها بخواهیم برنامه ريزي كند و بعد به ما اطلاع دهند.
٤. در انجام كارهايش به او كمك كنيم تا همكاري را بياموزد.
در تميز كردن اتاق، جمع كردن لباسها، صاف كردن رو تختي با او همقدم شويم. اين اوقات را به لحظات شاد تبديل كنيم. به او اجازه دهيم از همكاري با ما لذت ببرد.
٤.انتظارات خود را تعديل دهيم. شادي كودكانه آنها را فداي نظم و انضباط نكنيم. بگذاريم كودك درونمان با ديدن آنها دوباره كودكي كند. در اخر سوال كنيم “خب حالا چطور خونه رو به شكل اول برگردونيم؟”
٥. به فرزندمان ياد دهيم از اشتباهاتش بياموزد نه آنكه به اشتباهاتش بياويزد، اگر به خاطر هر اشتباه او داد بزنيم تهديد كنيم يا تنبيه كنيم فرزندمان بخشندگي و مهرباني با خود و افراد زندگيش را نمي آموزد. گاهي اجازه دهيم اشتباهات بي خطر كند و بعد بدون منت به او بياموزيم چگونه جبران كند.
٦. تا زماني كه كار فرزندمان صدمه يي به دنبال ندارد به كار او بي اعتنا باشيم. گاهي دادن توجه به كار كودك حتي اگر داد زدن يا تنبيه باشد فقط كار اشتباه كودك را تقويت ميكند.
٧. فرزند خود را بهتر بشناسيم. اگر مشكلي دارد بهتر است به جاي فشار آوردن بيشتر به او، ريشه مشكل را ريشه يابي كنيم.
8. احساسات فرزندانمان را تاييد كنيم” ميدونم عصباني هستي، ميدونم ناراحتي، ميدونم ترسيدي، ميدونم خسته شدي” به او بياموزيم احساساتش درست است اما رفتارش بر پايه آن احساسات صحيح نيست “اما اجازه نداريم كتك بزنيم، اما تا وقتي جيغ بزنيم من حرفهات و نميفهمم، اما اجازه نداريم حرف زشت بزنيم…”
٩. الگوي خوبي باشيم. تا وقتي ما كنترل رفتار و گفتار خود را نداريم، تا وقتي فرزندمان از ما ياد ميگيرد وقت عصبانيت داد بزند، جيغ بزند زور بگويد، نميتوانيم موفق به تصحيح رفتار فرزندمان شويم. بايد خونسرد، آرام و محكم باشم.
١٠. به دنبال فرزند حرف گوش كن نباشيم. كودكي كه حرف ما را گوش ميكند، فردا در اجتماع به حرف ديگران هم گوش خواهد داد. كودكي كه نه گفتن را نياموخته چگونه نه گفتن به سيگار و مواد مخدر را بداند؟ چگون وقتي عاشق كسي شد در مقابل خواسته هاي نابجايش نه بگويد؟
١١. ما كه عاقل و بالغيم، اگر استادمان، همسرمان، رييسمان در اثر اشتباهاتمان ما را تنبيه كند يا بي احترامي كند حال بدي را تجربه خواهيم كرد، بچه ها چون ناتوان و نيازمندند حال بسيار بدتري خواهند داشت. احترامي كه لايق خود ميدانيم را در با عمل كردن در رفتارمان به فرزندمان بياموزيم.
١٢. با بچه ها بخشنده و مهربان باشيم تا همه عمر با خود و فرزندانشان بخشنده و مهربان باشند.
١٣. اگر فرزندمان جيغ ميزند گريه ميكند لگد ميزند از او عصباني نشويم. او با رفتارش به ما اين پيام را ميدهد كه من دارم درد ميكشم رنج ميبرم بهم كمك كن.
١٤. كودكان نه مجرم هستند نه دشمن ما، آنها موجودات كوچكي هستند كه در دنياي پرقانون بزرگسالان گيج و بي پناهند، به آنها زندگي كردن را بياموزيم، مبادا با سختگيري و فشار آنها را به جايي برسانيم كه فقط زنده اند اما نياموختند چگونه زندگي كنند
آخرین دیدگاه ها