آزمون عملكردى
دانشآموز در آزمون عملكرد با مسألهي معماگونه يا چالش برانگيزي كه مشابه با مسايل واقعي زندگي است روبرو ميشود. او براي رفع چالشهاي موجود در مسأله و يافتن راهحل از دانش و مهارتهاي آموخته شدهي خود استفاده ميكند. بنابراين سعي ميكند با اجراي يك سري اعمال كه با دستكاري اشياء؛ مفاهيم و نيز تحليل و تفسير كردن نتايج اعمال همراه است توانايي خود را در به كاربستن دانش و مهارتهاي مربوط به مسأله براي توليد يك راه حل مفيد (سازش با موقعيت) نشان دهد.با جمعبندي ، آزمون عملكرد را ميتوان «روش سنجشي تعريف كرد كه در آن يادگيرنده با انجام تكاليف واقعي يا مشابه با زندگي واقعي توانايي خود را در استفاده از دانش و مهارتهاي آموخته شده براي استدلال، حل مسأله، توليد محصول و يا اجراي يك مهارت ويژه نشان داده، سپس معلم با مشاهدهي عملكرد، كيفيت آن را توصيف و مورد قضاوت قرار ميدهد» (خوشخلق، 1391).
-آزمون عملكرد نه تنها در نقش اندازهگيري بلكه در نقش دروني كردن يادگيري؛ توليد دانش، عميق كردن اطلاعات و به طور كلي در نقش «آموزش براي يادگيري» ظاهر ميشود زيرا دانشآموز در طول انجام تكاليف آزمون عملكرد 1) استفاده كردن از دانش و مهارت را در زندگي واقعي تمرين ميكند، 2) بين مهارت دانش و مهارتهاي آموخته شدهي خود با دنياي واقعي ارتباط برقرار ميكند و 3) مهارتهاي عالي شناختي (انديشه ورزي، تصميمگيري توأم با خردورزي و …) را كه با موفقيتهاي آتي او در زندگي ارتباط دارد در خود پرورش ميدهد.
-آزمون عملكرد شامل دو بخش 1. تكاليف و 2. فرم راهنماي توصيف عملكرد است.
تكاليف، فعاليتها يا تمرينهايي هستند كه دانشآموز به انجام آن مشغول ميشود تا توانايي خود در استفاده از دانش و مهارتها را نشان دهد. در واقع نقش تكاليف ايجاد و انگيزه در دانشآموز براي نشان دادن عملكرد است.
راهنماي توصيف عملكرد فرمهايي هستند كه عملكرد را اندازهگيري و توصيف ميكنند. معلم با اجراي اين فرم كيفيت عملكرد دانشآموز را مشاهده و مورد قضاوت قرار ميدهد. ص . 13
-هدف يادگيري همان تغييرات نسبتاً پايداري است كه معلم قصد دارد با اقدامات آموزشي در رفتار تحصيلي دانشآموز ايجاد كند.
-ملاكها وضعيت مطلوب بودن هدفهاي يادگيري يا تغييرات مورد انتظار را نشان ميدهند. وقتي معلم پس از نوشتن هدف يادگيري از خود ميپرسد شواهد رسيدن به هدف يادگيري چيست «يعني من از كجا بفهمم كه دانشآموز به تغييرات مورد انتظار رسيده است يا نه؟» در واقع به ملاكهاي مطلوب بودن يادگيري و يا شواهد رسيدن به يادگيري اشاره ميكند. ملاكها در فرايند سنجش نقش مهمي ايفا ميكند. آنها باعث ميشوند، قضاوتهاي مربوط به كيفيت عملكرد يادگيرنده در هنگام مشاهدهي تكاليف عينيتر شود. در واقع ملاك يا شواهدهاي يادگيري سه نقش اساسي در سنجش ايفا ميكنند. ملاكها 1) هدفهاي عملكرد را به صورت عملياتي تعيريف كرده و به معلم كمك ميكند تا به تهيهي تكاليف هدفمند، با ارزش و مرتبط با هدفهاي يادگيري اقدام كند. 2) بعدها در نقش فرمهاي توصيف عملكرد ظاهر شده باعث عينيتر شدن قضاوتهاي معلم به هنگام ارزشگذاري براي عملكرد يادگيرنده ميگردند 3) بازخوردهاي كيفي – توصيفي نمادي يا نوشتاري براي اصلاح و هدايت يادگيري فراهم ميآورند.
مثال : هدف يادگيري عملكرد: انتظار دارم پس از آموزش.
مفهوم مدل مولكولي مواد جامد، مايع و كاغذ را با استفاده از مهرههاي رنگي بسازد.
ملاك يا شواهد هدفها يادگيري:
نوع نمايش مولكولي را به نوع ماده ربط دهد.
مواد را براساس مدل مولكولي طبقهبندي كند./ص٢١
آخرین دیدگاه ها