اگر جای پدرم بودم

لذت معلم کلاس اول بودن در آخر سال تحصیلی صد چندان می شود.وقتی که با نوشته های کودکانه وزیبای بچه ها روبرو می شوی.

یکی از موضوعاتی که به بچه ها دادم تا بنویسند این بود: اگر به جای پدرم بودم:

14

نوشته ی پسر آرام و مؤدب کلاسم فرهاد را همون طوری که نوشته با غلط دیکته هاش می نویسم. به نظرم نوشته ی این کودک ۷ساله بسیار تأمل برانگیزه.

اگر به جای پدرم بودم اونایی که من را ازییت می کردن کتک می زدم.عین ناظم که خیلی آدم را می زند .او خیلی ختر ناک است.اما هی گوش می کشه.

نوشته ی فرهاد درمورد : روزی که به مدرسه اومدم:

آخ انگار همین دیروز بود که جشن شوکوفه ها رفتیم الان کلی سواد یاد گرفتیم اول رفتیم جشن شوکوفه ها ای بابا امره دیگه چه کار کنیم. بعدرفتیم توی کلاس سیب اون تو کلی خوب بود. بعد

رفتیم خونه بعد سه روز گذشت من بااشتیاق زیاد امدم مدرسه.

You may also like...

1 Response

  1. غزل گفت:

    من اینجا راگیر افتادم شما به من میگین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *