اوقات فراغت

دانش آموزان به هنگام آسودگي از فعاليتهاي تحصيلي خود، بر اساس دلبستگي ها و علايق و استعدادهاي فردي خود در پي فعاليت هايي هستند که بتوانند آنان را به دور از الزامات و محدوده مجبوريتهاي تحصيلي و خانوادگي، ارضا کرده و موجب شکوفايي توانايي هاي دروني آنها گردند.

25

دانش آموزان از آنجا که در سنين رشد و بالندگي هستند در مقوله اوقات فراغت از اهميت زيادتري نسبت به طبقات ديگر جامعه برخوردارند و به تبع آن، حساسيت امر نيز به مراتب افزونتر به نظر مي رسد. بدين معني که در عصر انفجار اطلاعات و گسترش بي حد و حصر تکنولوژي و هياهوي پيشرفت هاي صنعتي و اقتصادي؛ غفلت ورزيدن از ميليون ها ساعت اوقات فراغت اين قشر عظيم خسارات جبران ناپذيري بر آينده افراد و جامعه در پي خواهد داشت.  در طي ساليان دراز در کشور ما، ارگان ها و سازمان هاي گوناگوني- علاوه بر وزارت آموزش و پرورش- در اين حيطه وارد شده و خود را به عنوان پوشش دهنده بخشي يا بخش هايي از اوقات فراغت جوانان و نوجوانان معرفي نموده اند. ليکن متاسفانه در اکثر موارد يا تاثيري قابل توجه بر جاي نگذاشته اند و يا اگر هم تاثيري داشته اند، بسيار کم رنگ بوده است. البته در جامعه ما معضل غني سازي اوقات فراغت، بيشتر در شهرها نمود پيدا مي کند هرچند در روستاها نيز به شکلي خاص و بويژه در مورد دختران به چشم مي آيد. خصوصا اينکه در دوره حاضر، تحولات شگرف علمي و پيشرفت هاي سريع تکنولوژي، تغييرات عميقي را در زندگي افراد بوجود آورده و با پيدايش طبقات جديدي از خانواده ها، وضعيت پيچيده تر و بحراني تر گشته است. امروزه نيازهاي روحي- رواني و عاطفي دانش آموزان بسيار فراتر از ساليان پيش محسوس است. نوع نگاه آنها به خويشتن و محيط پيرامون خود متفاوت تر از گذشته است و به همين دليل پاسخگويي به اين نيازها نيز مشکل تر و نيازمند دقت فراوان مي باشد.

از سوي ديگر بهره گيري از ابزارهاي پيشرفته و پيچيده تبليغاتي از سوي قدرت هاي سياسي، نظامي و اقتصادي جهان و ترويج فرهنگ ها و سلائق گوناگون که اغلب حس و حال رفاه طلبي و تمينات نفساني را براي جهانيان القا مي کنند؛ اين امر را پيچيده تر و مقابله با آن را مشکل تر مي نمايد. اين آسيب ها زماني بيشتر نگران کننده مي شوند که کمبود امکانات داخلي و عدم برنامه ريزهاي اصولي و صحيح و نيز نبود يا کمبود پيگيري هاي جدي را در سطح کشور شاهد هستيم.

بايد اذعان نمود که امکانات و کارکرد سازمان هاي مسئول در زمينه اوقات فراغت دانش آموزان هرگز توانايي مقابله با آن همه هجوم فرهنگ بيگانگان را نداشته است. بويژه اينکه همگان از هدفي والا يعني سوق دادن جوانان به يک زندگي متعالي و خداجويانه سخن مي گويند.با نگاهي گذرا به تعدد اسامي نهادهايي که همه يا بخشي از فعاليت هاي خود را به امر غني ساختن اوقات فراغت جوانان و نوجوانان اختصاص داده اند، اهميت کار از نظر مسئولين دريافت مي شود اما آنچه در عمل اتفاق مي افتد ناهماهنگي و عدم سياستگذاري واحد در اجراي برنامه هاست. يعني اين نهادها هر کدام چون جزاير پراکنده اي هستند که همواره در ميان آبهاي متلاطم در جا مي زنند و چه بسا که صداي همديگر را نيز نمي شنوند. بديهي است که در چنين اوضاع و احوالي حتي اگر يک بخش، کوچکترين اقدامي نيز در راستاي وظايف محوله انجام ندهد هرگز به چشم مسئولان نيامده و مسئوليتي نيز متوجه کسي نخواهد شد. در ميان نهادهاي متعدد مربوط با اوقات فراغت، راديو و تلويزيون، مطبوعات و آموزش و پرورش نقشي اساسي تر را برعهده دارند. از اين ميان دو مورد نخستين در عصر ارتباطات وظايفي بس سنگين تر برعهده دارند که بحث پيرامون آنها مجالي ديگر مي طلبد. اما آموزش و پرورش به عنوان متولي تعليم و تربيت ميليون ها دانش آموز، اهميت فوق العاده خود را از آنجا کسب مي کند که در ارتباط مستقيم با دانش آموزان و خانواده ها بوده و براحتي هم مي تواند در ساماندهي و بهينه سازي اوقات خارج از وقت آموزش نيز نقشي حساس و بنيادي ايفا کند.

آموزش و پرورش با برخورداري از بيشترين فضاي آموزشي و نيز امکانات گسترده نيروي انساني، تنها به يک برنامه ريزي اساسي و ساز و کارهاي جدي در اين زمينه دارد که بتواند با همان امکانات موجود، بيشترين بهره را ببرد. از طرف ديگر وجود سازماني خاص به نام سازمان دانش آموزي و زيرمجموعه هاي آن يعني کانون هاي فرهنگي- تربيتي در تمام مناطق آموزش و پرورش، فرصت فوق العاده اي است که هدف اصلي آن نيز غني سازي اوقات فراغت دانش آموزان مي باشد. اين سازمان و کانون ها از پتانسيل بسيار بالايي براي رسيدن به آرمان هاي مورد نظر برخوردارند که متاسفانه چندين سال است در سردرگمي و بلاتکليفي گرفتار شده و توان اصلي خود را در انجام وظيفه اساسي خود به ميزان زيادي از دست داده است. آنچه که در اين مورد خاص ضروري مي نمايد، خانه تکاني جدي در سازمان دانش آموزي و کانون هاي فرهنگي- تربيتي است تا با يک برنامه ريزي اصولي و اتخاذ تصميمات کاربردي و رسيدگي مسئولين به مشکلات و موانع موجود، گام هاي بلندي در راه اصلاح پيکره بيمار اين بخش مهم آموزشي و تربيتي برداشته شود.

You may also like...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *